پادکست فارسی – دیج ایمیج

اگر می‌تونین به این پادکست گوش بدین، یعنی خوشبختانه دنیا براتون، هنوز به اون بدی که به نظر می‌رسه نیست. داستانی که امروز می‌خواهم تعریف کنم درباره یکی از شرم‌آورترین و ناراحت‌کننده‌ترین عکس‌های تاریخ است. عکسی که در زمان انتشار خودش، دنیا را تکان داد و آنقدر تاثیر ماندگاری روی اذهان عمومی گذاشت که بسیاری از مردم هنوز هم خاطره انتشار آن را در ذهن دارند. عکسی که جایزه پولیتزر رو برد و به فاصله کمی از آن عکاس خودش را هم کشت! در این عکس می‌بینیم که کودکی آفریقایی، از گرسنگی روی زمین افتاده و در حال جان دادن است و کمی دور‌تر، یک کرکس به انتظار نشسته تا او را از هم بدره. این صحنه چنان ناراحت کننده است که شاید بتوان این عکس را یکی از دلخراش‌ترین لحظات جهان نامید.

اگر می‌تونین به این پادکست گوش بدین، یعنی خوشبختانه دنیا براتون، هنوز به اون بدی که به نظر می‌رسه نیست. داستانی که امروز می‌خواهم تعریف کنم درباره یکی از شرم‌آورترین و ناراحت‌کننده‌ترین عکس‌های تاریخ است. عکسی که در زمان انتشار خودش، دنیا را تکان داد و آنقدر تاثیر ماندگاری روی اذهان عمومی گذاشت که بسیاری از مردم هنوز هم خاطره انتشار آن را در ذهن دارند. عکسی که جایزه پولیتزر رو برد و به فاصله کمی از آن عکاس خودش را هم کشت! در این عکس می‌بینیم که کودکی آفریقایی، از گرسنگی روی زمین افتاده و در حال جان دادن است و کمی دور‌تر، یک کرکس به انتظار نشسته تا او را از هم بدره. این صحنه چنان ناراحت کننده است که شاید بتوان این عکس را یکی از دلخراش‌ترین لحظات جهان نامید.

اگر می‌تونین به این پادکست گوش بدین، یعنی خوشبختانه دنیا براتون، هنوز به اون بدی که به نظر می‌رسه نیست. داستانی که امروز می‌خواهم تعریف کنم درباره یکی از شرم‌آورترین و ناراحت‌کننده‌ترین عکس‌های تاریخ است. عکسی که در زمان انتشار خودش، دنیا را تکان داد و آنقدر تاثیر ماندگاری روی اذهان عمومی گذاشت که بسیاری از مردم هنوز هم خاطره انتشار آن را در ذهن دارند. عکسی که جایزه پولیتزر رو برد و به فاصله کمی از آن عکاس خودش را هم کشت! در این عکس می‌بینیم که کودکی آفریقایی، از گرسنگی روی زمین افتاده و در حال جان دادن است و کمی دور‌تر، یک کرکس به انتظار نشسته تا او را از هم بدره. این صحنه چنان ناراحت کننده است که شاید بتوان این عکس را یکی از دلخراش‌ترین لحظات جهان نامید.

در جریان درگیری‌های Black Live Matters یا همان اعتراضات سیاه‌پوستان به بدرفتاری‌ها و نژادپرستی‌های پلیس در ایالت‌های جنوبی آمریکا، یک عکس به سرعت وایرال شد. عکسی از یک دانشجوی جوان سیاهپوست که با لباس فارغ‌التحصیلی خودش در پس‌زمینه‌ای از شورش‌های خیابانی ایستاده و چهره‌ای ناامید دارد. چهره‌ای که نشان می‌دهد اطمینان کمی به آینده خودش به عنوان یک سیاهپوست دارد و این همان کشوری نیست که قرار است او را با آغوش باز بپذیرد. اما در امتداد همان خیابان، کمی دورتر از کادر عکس، مدرسه‌ای قرار دارد که به نام یکی از بزرگترین عکاسان تاریخ آمریکا نامگذاری شده بود. این مدرسه هم همراه با بسیاری اماکن دیگر، به دست معترضین به نژادپرستی، به آتش کشیده شد. در این پادکست درباره این عکس و درباره عکاسی که نامش را روی آن مدرسه گذاشته بودند صحبت می‌کنیم. درباره عکاس سیاه‌پوست فقید "گوردون پارکس"

اوایل سال نوی 2020 دنیا با یک فاجعه روبرو شد. داستان این اپیزود درباره یک عکس مهم برای تعریف این فاجعه است. عکسی که بدون برنامه‌ریزی گرفته شد، اما به سرعت تبدیل به یک ترند جهانی شد و هم خود عکس و هم عکاس ان به شدت مشهور شدند.

افراد کمی در دنیا هستند که اسم "شربت گولا" به گوششان آشنا باشد، اما بدون شک خیلی‌ها تصویر اون رو، چهره‌ش رو با تمام جزئیات به یاد می‌آورند. تصویری که با تاریخ کشور افغانستان گره خورده است. داستان این پادکست درباره پرتره دختر افغان است. تصویری که به مونالیزای مدرن شهرت پیدا کرد.

داستان این اپیزود از پادکست درباره مرلین مونرو است. زیباترین زن هالیوود تا به امروز و بازیگری که به بمب سکسی شهرت داشت. دختری که عکس‌هایش روی مجله گمنام پلی‌بوی، باعث شد تا این نشریه، یک شبه راه صد ساله را برود و به معروف‌ترین مجله در حوزه عکس‌های نوود تبدیل شود. بازیگر مشهور مو بلوند آمریکایی که نام‌اش در تیتراژ هر فیلمی، ضمانت پرفروش شدن آن فیلم بود و خنده‌هایش روی پوستر‌های تبلیغاتی را می‌توانستید روی دیوار‌های شهر، از بار‌های شبانه تا هتل‌های لوکس لس‌انجلس ببینید. زنی که چهره‌اش و فرم موهایش، به عنوان یک الگو برای زنان زیبای جهان به شمار می‌رفت و اندامش، رویایی بود در ذهن مردان. او خیلی زود مرد و همه چیزی که از او دیده‌ایم عکس‌هایی سیاه و سفید یا به ندرت رنگی است که دختری شاد و خندان را برای ما تداعی می‌کند. اما سوژه امروز ما، در واقع خود مرلین نیست. سوژه ما عکاسی است که یکی از جاودانه‌ترین عکس‌ها را از او گرفت و امروز می‌خواهد درباره شبی صحبت کند که بعد از نزدیک به نیم قرن، هنوز با جزئیات به خاطر دارد. دوستان، با داگلاس کرک‌لند آشنا شوید.

در این پادکست می‌خواهیم درباره بچه سر راهی گوگل حرف بزنیم. سال 1995 هست. توی یک کافه پرت در انتهای یکی از خیابان‌های شلوغ هامبورگ در آلمان، چند جوان دانشجو، نشستند و درباره عکاسی صحبت می‌کنند. چند سالی از فرو ریختن دیوار برلین گذشته، دیواری که دیوار نبود، مرزی بود برای خودش. یا همونطور که خیلی‌ها بهش می‌گفتن، پرده آهنین. حالا این پرده افتاده و دنیا داره به مردمی که سال ها زیر فشار جدایی بودند، فرصت‌های تازه‌ای می‌ده. یکی از این جوان‌ها اسمش Nils هست. یک پسر جوان موبور، که داره توی دانشگاه، فیزیک نجوم می‌خونه و عکاسی بیشتر از یه شغل، براش یه تفریحه. یه عشقه. هنوز نمی‌دونه اصلا چرا از این هنر خوشش میاد، اما وقتی حرف عکاسی می‌شه، چشماش برق می‌زنه. اسم اون پسر، Nils Kokemohr بود. و اون لحظه هم لحظه‌ای بود که ایده ساخت یکی از بهترین برنامه‌های گرافیکی که تبدیل به "بچه سر راهی گوگل" شد، شکل گرفت.

روز دوم ژوئن 2019، یعنی 15 خرداد ماه 98، کارمندان دفتر مرکزی وب‌سایت فیس‌بوک در کالیفرنیا با صحنه عجیبی روبرو شدند. اونها از پنجره رو به خیابون دفترشون می‌دیدند که چند اتوبوس از انتهای خیابون وارد محوطه روبروی ساختمان مرکزی شدند و یه سری زن و مرد، کاملا برهنه و عریان، دارن از اونها پیاده می‌شن و در کنار خیابون می‌ایستن. طیق معمول تو اینجور وقت‌ها، اول مرد‌های جوان‌تر هستند که حسابی نظرشون جلب می‌شه. همه اونها کامپیوترهاشون رو ول کرده بودن و پشت پنجره‌ها جمع شده بودن و با شوخی و خنده و سر و صدا داشتن افراد برهنه‌ای که کنار خیابون جمع شده بودن رو به همدیگه نشون می‌دادن. تیکه‌پرونی و متلک‌های اونها باعث ‌شد تا کارمندان خانوم هم یکی یکی از جاشون بلند بشن. رفتار خانوم‌ها اما کمی محجوب‌تر بود. اونها هم می‌اومدن و از عقب‌تر، یه نگاهی می‌نداختن و با شرم و خجالت یه نگاهی می‌نداختن و مطمئن که می‌شدند که واقعا این جماعت همه‌شون لخت هستند، دوباره برمی‌گشتن سر کارشون و سعی می‌کردن بدون واکنش به سر و صدای پشت پنجره‌ها، نشون بدن که مسئله بی‌اهمیتی هست. یه جورایی مثلا اصلا براشون مهم نیست. اما اینجوری نبود. موضوع کم‌کم جدی‌تر شد.

در سی‌امین سالگرد فاجعه میدان "تیان‌ آن من" در چین، درباره مرد تانکی حرف می‌زنیم. یکی از مهم‌ترین عکس‌های تاریخ که 1.5 میلیارد نفر در جهان، آن را فراموش کرده‌اند. درباره جمهوری فراموشی چین